ممکن است عاشق زیبایی کسی شوید
اما یادتان باشد که در نهایت مجبورید با سیرت او زندگی کنید
نه صورت او...
میگن تو بهشت سر کلاس استاد هی میگه خسته نباشید
دانشجو ها میگن خسته نیستیم ادامه درسو بگو دیگه...!
اقای نبی زاده:
یارانه شما این ماه واریز نمی شود
شما را در پراید مشغول پسته خوردن دیده اند
.
.
.
کی فکرشو میکرد خود اجیل مشکل گشا بشه مشکل یه ملت!
.
.
.
ما عید امسال فقط تخمه میذلریم
و به هر مهمونی که به تخمه ها دست نزنه
یه پسته جایزه میدیم.!
انشاالله شما برنده ی این جایزه باشید.....
بچه هاي مدرسه رو از روي محل نشستن سر كلاس طبقه بندي ميكنم:
.
.
.
رديف اول:ن
وسطي ها:يه سلام عليكي داريم
ته كلاس: دمشون
رماونايي كه اصلا كلاس نميان :اينا رفيقامن
یه بنده خدایی بود که این داستانو اینطوری تعریف میکرد که میگفت:...
دوستم مژگان با یه پسر خیلی پولدار دوست شده بود و تصمیم داشت هر طور شده باهاش عروسی کنه ، تو یه مهمونی یه دفعه از دهنش پرید که 5 ساله دفتر خاطرات داره و همه چیزشو توش می نویسه ، این آقا هم گیر داد که دفتر خاطراتتو بده من بخونم!
از فردای اون روز مژگان و من نشستیم به نوشتنه یه دفتر خاطرات تقلبی واسش ، من وظیفه قدیمی جلوه دادنشو داشتم ، 10 جور خودکار واسش عوض کردم ، پوست پرتقال مالیدم به بعضی برگاش ...، چایی ریختم روش ...
مژی هم تا می تونست خودشو خوب نشون داد و همش نوشت از تنهایی و من با هیچ پسری دوست نیستمو خیلی پاکم و اصلا دنبال مادیات نیستم و فقط انســــانیت برام مهمه و ...
بعد از یک هفته کار مداوم ما و پیچوندن آقای دوست پسر ، دفتر خاطراتو بُرد تقدیم ایشون کرد ... آقای دوست پسر در ایکی ثانیه دفتر خاطرات رو بر فرق سر مژی کوبید و گفت :
منو چی فرض کردی؟
اینکه سالنامه 1390 هست! تو 5 ساله داری تو این خاطره می نویسی؟
و اینگونه بود که مژی هنوز مجرد است...
دو کیلو پسته خریدم و بردم خونه روش نوشتم هر 8 ساعت یک عدد :))
قرار شده همینجوری بذلریم جلو مهمونا :))
اگه بچه خوبی بودن یه دوری با پرایدم میزنیم :))
اگه خیلی خیلی خوب بودن میذارم یه بوقم بزنن :))
کلا یه همچین آدم مهمون دوستی هستم من D:
طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند.
جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…
رییس دانشگاه
۱)مردی فرهیخته و خوشتیپ
۲)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم
یک وعده غذای سلف
۱)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک
۲)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز
کارت دانشجویی
۱)کارت شناسایی و هویت دانشجو
۲)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است
خوابگاه
۱)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط
۲)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش
شب امتحان
۱)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است
۲)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند
جزوه خوش خط دختر ها
۱)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم
۲)طلای کاغذی
تقلب
۱)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان
۲)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان
مشروط شدن
۱)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم
۲)نمک تحصیل در دانشگاه
وام دانشجویی
۱)کمک هزینه برای دانشجو
۲)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته
ازدواج دانشجویی
۱)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم
۲)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟
حراست
۱)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات
۲) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان
دانشجو
۱)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است
۲)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟
منبع:4jok.com
.
.
خر کیف یعنی سر کلاس کاردانی نشسته باشی، دونفر از جلوی در کلاس رد بشن و بگن :” نه اینجا نیست… اینا بچه های کارشناسی ارشدن “•
خر کیف یعنی کلاستو دو در کنی و همون روز استاد حضورغیاب نکنه!
خر کبف یعنی اینکه یه لپ تاپ می گیری دستت اما ۲ قرون سواد نداری بهت بگن آقای مهندس!•
خر کیف یعنی راننده تاکسی باشی و دانشجوی پزشکی رو سوار کنی اونوقت وقتی می خواد پیاده شه بر حسب عادت به محیط دانشگاه بگه: مرسی آقای دکتر!
خر کیف یعنی زنگ موبایلت حسابی جلب توجه کنه!
خر کیف یعنی کسب بالاترین نمره میان ترم فقط از راه تقلب و امدادهای غیبی!
خر کیف یعنی فکر کنی کارتت تموم شده ولی در کمال ناامیدی کانکت شی و ساعتها تو اینترنت بچرخی!
خر کیف یعنی استادت بگه نگران نباش! نمی افتی!
خر کیف یعنی دانشجو نباشی ولی از سایت دانشگاه، مفتکی استفاده کنی!
خر کیف یعنی پشت چراغ قرمز از ماشین بغلی یه چیزی پرت شه تو ماشینت ( گوشی طرف!)
خر کیف یعنی یه جا با یه نفر همصحبت شی و رمانتیک بگه: “از قیافه تون معلومه که
دانشجویین!”
خر کیف یعنی توی مهمونی باشی و یکی از خانومای باکلاس و کار درست فامیل صدات کنه: خوشگل خانوم!
خر کیف یعنی یک منشی با مدیر عامل شرکت ازدواج کنه!
خر کیف یعنی بین کلاس ۱۲ تا ۲ و کلاس ۲ تا ۴ خودتو به یک آدم اهل رو درواسی بچسبونی و بری باهاش ناهار بخوری!
خر کیف یعنی موقع امتحان عملی استاد بره بیرون از کلاس و در رو هم ببنده!
خر کیف یعنی هیچی نخونده باشی و همه رو از رو دست بغلیت بنویسی بعد نمره ت از اون بیشتر شه!
خر کیف یعنی استاد یک سوال قلمبه بپرسه هیچکش جز تو نتونه جواب بده!
یک دانشجوی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود.
بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.
.
.
.
اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد.
بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه...
روزها از پی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت : ” من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت “
اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن.
.
.
ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.
.
.
چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!!
.
.
نتیجه اخلاقی این ماجرا
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.